- پشت یافتن
- پشتیبان یافتن حامی یافتن، قوت یافتن
معنی پشت یافتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
lixiviar
wypłukiwać
вымывать
промивати
uitlogen
auslaugen
lixiviar
lessiver
percolare
निथारना
ছেঁকনা
meresap
kuchuja
چھاننا
نائل شدن
ظفر یافتن غلبه کردن، مسلط شدن
زمینهای موجود را برای زراعت بین دهقانان بحکم قرعه توزیع کردن، یا پشت کردن بر چیزی. ترک آن گفتن، یا پشت کردن کتاب. جلد کردن آن تجلید
بهبودی یافتن تندرست گشتن شفا یافتن تندرست شدن
کنایه از بر کسی یا چیزی مسلط شدن، چیره شدن، پیروز گردیدن، برای مثال کنون دشمن بدگهر دست یافت / سر دست مردیّ و جهدم بتافت (سعدی۱ - ۵۵)
مزه یافتن، خوشی یافتن خوشی یافتن: جان تو هرگز نیابد لذت از دین نبی تا دلت پر سهو و مغزت پر خمار است از نبید. (ناصر خسرو. 94)، مزه خوش یافتن
Achieve, Attain
достичь , достигать
erreichen